مدیریت ریسک در پروژهها با تأکید بر قراردادهای EPC
جهت کسب اطلاعات بیشتر لطفا به سایت www.mahanco.comمراجعه فرمائید
مدیریت ریسک در پروژهها با تأکید بر قراردادهای EPC
نویسندگان:
منوچهر دبیریان: کارشناس ارشد ریسک
ابوالفضل جعفری: کارشناس ارشد مدیریت مالی
علی سلیمانی بشلی: دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی
واژههای کلیدی
مدیریت ریسک،SPV ، تخصیص ریسک، قرارداد EPC
چکیده
مقدمه
- بقا در مقابل ریسک ( قبول کردن ریسک و دوام آوردن در مقابل ریسک)
- انتقال ریسک به یکی از شرکای اصلی
- انتقال ریسک به یک موسسه حرفه ای در مدیریت ریسک
هر یک از روش های فوق را با توجه به نوع رویکرد مدیران در هر یک از مراحل طول عمر اقتصادی پروژه میتوان بکار برد. مراحل خلق یک پروژه در دو فاز کلی زیر انجام می شود:
- فاز ساخت، یا فاز قبل از اتمام
- فاز بهرهبرداری، یا فاز بعد از اتمام
این فازها دارای ریسکهای متفاوتیاند و تاثیرپذیری هر کدام از آنها نیز متفاوت است. ریسکهائی که در طول عمر اقتصادی هر پروژه وجود دارد، به سه گروه اصلی تقسیم میشود:
ریسکهای قبل از اتمام پروژه
- ریسک برنامهریزی
- ریسک تکنولوژی
- ریسک ساخت
ریسکهای بعد از اتمام پروژه
- ریسک زنجیره تامین
- ریسک عملیاتی
- ریسک بازار
ریسکهای مشترک در هر مرحله (قبل و بعد از اتمام پروژه)
- ریسک نرخ بهره
- ریسک نرخ ارز
- ریسک تورم
- ریسک محیط فعالیت
- ریسک نظارتی
- ریسک حقوقی
- ریسک اعتباری
راه حل مناسب برای مواجهه با هر یک از ریسکهایی که پروژهها در فازهای مختلف با آن مواجهاند، در شکل1 بیان شده است:
ریسکهای قبل از اتمام پروژه (قراردادهای EPC )
- ریسک برنامهریزی
- ریسک تکنولوژی
- ریسک ساخت
ریسکهای بعد از اتمام پروژه (قراردادهای Put-or-Pay و قراردادهای O&M)
- ریسک زنجیره تامین
- ریسک عملیاتی
- ریسک بازار
ریسکهای مشترک در هر مرحله: قبل از اتمام و بعد از اتمام پروژه (استفاده از اوراق مشتقه و استفاده از بیمه)
- ریسک نرخ بهره
- ریسک نرخ ارز
- ریسک تورم
- ریسک محیط فعالیت
- ریسک نظارت
- ریسک سیاسی (کشوری)
- ریسک حقوقی
- ریسک اعتباری
شکل 1- طبقهبندی ریسکهای پروژه و استراتژیهای تخصیص آنها
ریسک مرحله پیش از اتمام
ریسک برنامهریزی
ریسک تکنولوژی
ریسک ساخت
- عدم تکمیل و تاخیر در اثر یک عامل خارجی
- تکمیل با هزینه بیشتر
- تکمیل با تاخیر
- تکمیل با بازده کمتر
ریسکهای بعد از اتمام پروژه
ریسک زنجیره تامین
ریسک بازده
ریسک تقاضا (ریسک بازار)
ریسکهای مشترک در مراحل پیش و پس از اتمام پروژه
ریسک نرخ بهره
ریسک نرخ ارز
ریسک نرخ تورم
ریسک محیط
ریسک نظارت
ریسکهای نظارت انواع گوناگونی دارند، اما اغلب آنها دارای مشخصات زیر میباشند:
- ممکن است مجوز پروژه با تاخیر صادر و یا لغو شود
- صدور مجوز حق بهرهبرداری پروژه ممکن است به طور غیر منتظرهای با تاخیر همرا باشد
- مجوز حق بهرهبرداری پروژه ممکن است لغو شود
تاخیر در این ریسک، معمولا ناشی از عدم پذیرش عموم و یا پیچیدگی و بوروکراسی فرایندهاست.
ریسک سیاسی و ریسک کشوری
ریسک حقوقی
ریسک حقوقی در کل با ریسک اعتباری مرتبط است، زیرا طرفین معامله در صورت زیان در یک معامله به دنبال بستر قانونی برای زیر سوال بردن اعتبار قرارداد میشوند. ریسک حقوقی از ریسکهای بسیار اثرگذار بر فعالیتهای تأمین مالی است. دو عامل مهم در میزان ریسک حقوقی تاثیر گذارند:
عامل اول، نوع و ساختار قوانین، روند قانونگذاری و هم چنین تغییرات در قانون است.
عامل دوم، روابط حقوقی حامیان پروژه و اشخاص حقیقی و حقوقی مرتبط با پروژه است.
ریسک اعتباری
تخصیص ریسک با استفاده از قراردادهای مشروط به وسیله SPV
این روش به پوشش ریسک وابسته است، لذا وام دهنده ممکن است خواستار بعضی از تغییرات باشد و لذا درباره قراردادها چانهزنی میکند، در این حالت مذاکره مجدد میتواند منجر به عقد قرارداد مستقیم وام دهنده با بعضی از شرکای درگیر شود. در هر حالت ممکن است موقعیتهای پیچیدهای در پروژه بروز کند، که راهکاری برای آن توسط وامدهندگان در قرارداد پیشبینی نشده است، اگر این ریسکها موفقیت پروژه را با بحران مواجه کنند راهکارهای زیر برای آنها در نظر گرفته میشود:
- قطع تأمین مالی تا زمانی که مسئله حل شود.
- حل مسئله به تعویق میافتد تا تأمین مالی قطع شود به شرطی که قرارداد اعتباری شامل مبلغی برای حسن انجام کار باشد.
قراردادهای EPC
یکی از روشهای نوین مدیریت و اجرای پروژه ها روش EPC میباشد که بعضا از آن بهعنوان روش طرح و ساخت[5] و یا کلید در دست[6] نیز نام برده میشود. در این روش علیرغم ایجاد برخی محدودیتها برای کارفرما، با قراردادن کلیه فعالیتهای پروژه اعم از طراحی، خرید تجهیزات، عملیات ساخت و نصب و راهاندازی برعهده پیمانکار، کارفرما از قید مسئولیتهای سنگین مدیریتی و اجرایی آزاد میگردد. همچنین امکان شروع کارهای اجرایی قبل از انجام کامل کارهای طراحی فراهم شده و در نتیجه زمان اجرای طرح کاهش مییابد.
چنانچه کارفرما بتواند هزینههای اجرایی طرح را خود فراهم نماید راه حل مناسب برای وی قرارداد EPC خواهد بود. در این صورت پرداخت هزینهها بصورت نقدی به پیمانکار امکانپذیر میگردد. در پروژههای EPC میبایست در ابتدای کار مطالعات اولیه و یا امکانسنجی پروژه[7] همراه با طراحی محتوایی یا مفهومی[8] انجام شده باشد. در غیر این صورت ارائه قیمت در فرصت محدود برگزاری مناقصه میسر نمیشود. بعلاوه مبانی پروژه در مدارک مناقصه نیز باید کاملاً تثبیت گردد. در این روش انجام تمام یا بخشی از مراحل مختلف کارهای مهندسی پروژه (مقدماتی یا مفهومی، اولیه یا بنیادی و تفصیلی یا جزییات) مدنظر میباشد.
استفاده از خدمات یک شرکت مشاور به عنوان مشاور کارفرما جهت رفع مشکلات مربوط به تبادل اطلاعات و ارتباطات، فازبندی عملیات اجرایی، اجرای مناقصه ها و هماهنگیهای اجراء، گزینه مناسبی است که متاسفانه بدلیل جدا بودن حوزه مسئولیتها ما بین مشاور و کارفرما در ایران موفق نبوده است.
اجرای کار در قالب EPC ( و یا حتی EP) برای پروژههای بزرگ نیازمند تشکیل یک کنسرسیوم است و بهترین حالت برای شرکتهای داخلی جهت مشارکت در این کنسرسیوم درگیری مداوم تا پایان طرح و بخصوص در نقش GC [9] میباشد ( در صورت دارا بودن شرایط لازم ).
پیش نیازهای لازم برای اجراء پروژه به روش EPC
1- توانایی دستگاه اجرایی در تعریف دقیق و کامل پروژه و تفاهم دوجانبه ما بین دستگاه اجرایی و پیمانکار در خصوص محدوده و هدف پروژه
2- توانمندی دستگاه اجرایی از حیث مدیریت پروژه
3- تامین اعتبار مورد نیاز و دسترسی به آن در موعدهای از قبل تعیین شده
4- وجود پیمانکار توانمند که دارای ویژگیهای یک پیمانکار عمومی و یک مشاور ( طراح) بصورت توأم باشد
5- وجود مشخصات و الزامات فنی استاندارد و تثبیت آن در ابتدای کار
2- سرعت در این پروژهها بیشتر بوده و با انجام سریع کار، پرداختهای مورد انتظار نیز به موقع میبایست انجام گیرد.
3- چنانچه پیمانکار از تجهیزات ارزانتر و سطح پایین استفاده نموده و در نتیجه کیفیت کار کاهش یابد، ریسک عدم دریافت آخرین پرداخت را متقبل گردیده و بعلاوه ریسک عدم اخذ کارهای بعدی کارفرما را نیز پذیرا خواهد بود.
4- زمان دراین نوع قراردادها از اهمیت خاصی برخوردار است و باید طبق تعهدات، طرفین بدان متعهد باشند. بنابراین در هر مرحله از پروژه فقط میبایست موارد مهم و اساسی مورد بحث قرار گرفته تا تاخیری در روند اجرای پروژه پیش نیاید. در حقیقت اطمینان از تاریخ اتمام پروژه بسیار بالا است (به دلیل تعیین جریمه برای هر یک از طرفین در صورت نقض تعهدات).
5- کارفرما و مشاورین وی میبایست به مهارت و تجارب پیمانکار اعتماد نمایند و در نتیجه به غیر از مواردی که پیمانکار از وظایف خود به صورت اساسی و کلی عدول میکند، لازم نیست در کار پیمانکار دخالت نموده و یا پیشنهادات را با تاخیر طولانی مورد بررسی قرار دهند.
6- مرحله طراحی تقضیلی اهمیت خاصی داشته و کارفرما و مشاورین وی میباید اطمینان یابند که پیمانکار از مشخصات عدول ننموده و استانداردهای پروژه را پائین نیاورده است.
7- توافقات مالی و نحوه پرداخت تاثیر بسزایی در قرارداد دارد، لذا می بایست به صورت شفاف و مشخص در قرارداد تعیین شده و بر طبق آن نیز عمل گردد. چنانچه کارفرما در ابتدای امر از خواستههای خود آگاهی کامل داشته باشد یک قرارداد به صورت پرداخت یکجا (Lump Sum) بهترین گزینه محسوب میگردد. در این حالت پیمانکار میبایست از بنیه مالی مناسبی برخوردار باشد.
8- در خصوص راهاندازی پروژه چنانچه کارفرما خواستهها و الزاماتی داشته باشد میبایست در قرارداد بدان اشاره شود.
9- کارفرما و مشاورین وی بیشترین فعالیت را در فرآیند مناقصه و نظارت عالیه در طول اجراء طرح خواهند داشت. به عنوان یک قانون کلی هر عیب و نقصی که در محدوده تعریف شده کار حادث شود مسئولیت پیمانکار خواهد بود و ریسک و مسئولیت اجرایی از کارفرما به پیمانکار منتقل میشود.
10- امکان کاهش هزینههای پروژه به علت فراهم ساختن امکان طراحی و اجرای اقتصادی وجود دارد. نکته حائز اهمیت در این مورد منافع اقتصادی حاصله بوده که میبایست بین کارفرما و پیمانکار به نحو عادلانه تقسیم گردد. به عبارت دیگر این اطمینان برای کارفرما حاصل میشود که هزینههای نهایی پروژه از مبلغ توافق شده تجاوز نمیکند ( تغییرات بندرت ممکن است بوجود آید).
11- مرحله مناقصه اهمیت بسیار زیادی داشته و در این مرحله کارفرما میبایست نیرو، هزینه و منابع کافی را به منظور اطمینان از قابلیتهای پیمانکار و کیفیت طرحهای پیشنهادی آنها صرف نماید. از سوی دیگر پیمانکار نیز باید وقت و انرژی زیادی برای تهیه پیشنهاد با اطمینان از قابل اجراء بودن و سودآوری آن مصروف دارد. بهتر است هزینههای صرف شده پیمانکار برای آماده کردن مدارک جهت شرکت در مناقصه (هزینههای طراحی) بعنوان بخشی از هزینههای طرح دیده شود.
12- در کشور ما فقدان پیمانکارانی که بتوانند در این روش کار کنند از جمله مشکلات اساسی محسوب میگردد. شرکتهایی که در عین برخورداری از توان مالی مناسب در سه زمینه متفاوت مهندسی (E)، تدارکات (P) و اجراء (C) دارای تجربه کافی باشند انگشت شمارند. اصولاً سود این نوع پروژهها به تجربه و توانمندی در حیطه سه فوق الذکر و ریسکپذیری بالا مربوط میگردد.
13- استفاده از تأمین منابع مالی به صورت فاینانس در این روش با سهولت بیشتری انجام میشود.
14- خریدهای خارجی را میتوان بهصورت یکپارچه انجام داد.
15- ارتقاء قابلیتهای ساخت و نوآوری در داخل کشور امکانپذیر میگردد.
16- کارفرما به دلیل نیاز به کنترل کمتر در این روش میتواند به فعالیتهای اصلی خود پرداخته و کمترین نیروی پرسنلی ستادی در سیستم خود نیاز خواهد داشت.
منابع و مراجع
1. اسکویی و صبحیه. ویژگیهای قرارداد کلید در دست در مدیریت پروژههای صنعتی. اولین همایش مدیریت پروژه، خرداد ماه 1381
2. ترکان، اکبر. سخنرانی تحت عنوان مگا پروژهها. به نقل از سایتwww.sheshmim.com ، آذرماه 1383
3. نادری، محسن. مدیریت کلان پروژهها- راهکارها و تجارب. اولین همایش مدیریت پروژه، خرداد ماه 1381